پرورش خلاقیت
کودکانی که با پاسخ های غیرمعمول یا پرسش های غیرمعمول، معلمان و والدین خود را متحیر می کنند و اشتیاق به فکرهای خلاقانه دارند در اصل تفکر خلاقانه دارند. حتی کودکانی که به نظر ناسازگارانه و غیرقابل پیش بینی هم می رسند ممکن است تفکر خلاقانه داشته باشند.
خلاقیت یا تفکر خلاقانه اغلب در مقابل قوانین سخت و دست و پا گیر مدرسه و خانه قرار می گیرد. بنابراین والدین اغلب این رفتارهای خلاقانه کودک را دست و پاگیر دانسته و گاهی از بروز آن در کودک ناراحت می شوند. این واقعیت غالباً ارزش تفکر خلاقانه کودک را درک نمی کنند. آنها درک نمی کنند که این کودکان خلاق که امروز فکرهای خلاقانه برای کارهای کوچک را دارند در بزرگسالی فکرهای خلاقانه را برای مهارت حل مسائل شان ارائه خواهند کرد و مشکلات زندگی، کار و مسائل اجتماعی چندان آنها را درگیر خود نخواهد کرد.
تشویق به خلاقیت
معلمان و والدین می توانند به کودکان کمک کرده تا یاد بگیرند که فکر کنند و به روش های خلاقانه ای حل مسئله کنند. والدین می بایست کودکان را در خطا کردن در کارهایشان، بازی هایشان آزاد بگذارند. والدین با تشویق کلامی و غیرکلامی می توانند امکان آزمایش را به آنها بدهند بدون اینکه آنها را از شکست خوردن بترسانند.
در حل مسئله خلاقانه، کودکان نیاز دارند تا دیدگاههای مختلف را ببینند و راه حل های زیادی را تولید یا ایجاد کنند. وقتی روی یک مسئله کار می کنید والدین می بایست به کودکشان آموزش دهند که چگونه از علامات محیطی بهره بگیرند تا به راه حل های اساسی و خلاقانه برسند.
در کل والدین می توانند به روش های ساده زیرکودکشان را به خلاقیت تشویق کنند:
- انتخاب: کودکانی که خودشان انتخاب می کنند خیلی خلاقانه تر از کودکانی که همه انتخاب ها به آنها داده می شود (تحمیل می شود) عمل می کنند.
- تحریک: همه محیط ها می توانند نقش تحریک کننده برای کودک داشته باشند. کودکان با تحریک مداوم محیط، می توانند مهارت حل مسئله خلاقانه را بهبود ببخشند. مثل وقتی که یک شکل مثل نیم دایره به کودک می دهید و به او می گویید «ما از این چه استفاده ای می توانیم بکنیم؟» کودکان نخست اولین تصویرهای ذهنی شان را بیان می کند و بعد با آنچه که در محیط می بینند ایده هایشان را گسترش می دهند. تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که به علامت های زمین بازی و کلاس درس دقت بیشتری می کنند روش های حل مسئله خلاقانه تری ارائه می دهند. محیط هرچقدر نوین تر و متفاوت تر باشد، تفکر خلاقانه کودکان را بیشتر رشد می دهد.
- زمانی برای بازی و خیال پردازی: بازی نمایشی پیش از آنکه کودک را به مهارت حل مسئله تشویق کند، می تواند به تفکر خلاقانه او کمک زیادی کند.
واقعیات سطح پایین را کنار بگذارید.
ترکیب کردن دو یا چند عنصری که تقریبا ربطی به هم ندارند، بعضی مواقع می تواند منجر به پاسخ های خلاقانه شود که این فرایند چند شکل دارد:
- استقلال (با محدودیت های منطقی): والدین و معلمان باید کودک را به تفکر و عمل خلاقانه تشویق کنند بدون آنکه راهنمایی مستقیمی به او بکنند و والدین در این مسیر تنها می توانند قوانین محدودی را برای خلاقیت او وضع کرده تا سلامتی کودک به خطر نیفتد.
- او را با جوامع گوناگون آشنا سازید: به کودک فرصت دهید تا دیگر فرهنگ ها و سبک ها ی زندگی و فعالیت های دیگران را ببیند و تجربه کنند و به آنها یاد دهید که چگونه به انتخاب های دیگر افراد احترام بگذارند.
- جلسات بارش مغزی: کودک را تشویق کنید تا مسائل را به صورت گروهی حل کنند و هر کس را به طور آزادانه و بدون ترس از پاسخ های منفی یا اشتباه ایده های خود را بیان کند. بارش مغزی می تواند بین یک کودک و یک بزرگسال یا میان دو یا چند کودک رخ دهد.
- سعی کنید بارش های مغزی را به فعالیت بدل کنید.
- یک قطعه گل رس به کودک داده از او بخواهید تا به آن یک شکل بدهد.
- کودک را در زمانها و مکان های مختلف تشویق به خلاقیت کنید مثلا از او بخواهید تا فکر کند که چگونه می توان شیر را بدون گاز گرم کرد.
- از کودک بخواهید یک مسئله یا یک واقعه را با استفاده از تصاویر به جای لغات توضیح دهد.
- از کودک بخواهید تا یک مسئله را با استفاده از راه حل های غیرمعمول حل کند.
- تشویق: وقتی کودک استعدادهای ویژه ای نشان می دهد مثل توانایی پرسیدن بعضی پرسش ها، حافظه قوی، خواندن پیشرفته یا مهارت های پیش از خواندن، مهارت های هنری یا دیگر توانایی ها، والدین می بایست آنها را به توسعه مهارت هایشان تشویق کنند.
- انتقادهای کارآمد: ارزیابی دانش آموزان بسیار نقش مهمی دارد. آنها می توانند راه هایی را برای بهبود کارشان پیدا کنند و احساس مثبتی درباره خودشان و آنچه خلق کرده اند بدست می آورند.
- محیطی را فراهم سازید که هیچ کس در آن پاسخ راست و مستقیمی به هر مسئله نمی دهد؛ معلمانی که با شوق و ذوق کودک را به گسترش بیشتر یک راه حل در یک مسئله تشویق می کنند بیشتر خلاقیت در حل مسئله دیده می شود تا محیط هایی که پاسخ آسان در دسترس کودک قرار می گیرد.
موانع در راه خلاقیت
اغلب مردم نمی توانند به بهترین شیوه عمل کنند چون اثرات بیرونی در آنها احساس فشار و ناامنی ایجاد می کند.
- پاداش: در شرایطی که افراد انتظار پاداش ندارند خیلی خلاقانه تر عمل می کنند و از این فرایند لذت می برند. پاداش غیر مترقبه ای که بعد از تکمیل یک کار، می آید ارزشمند است اما برای فرایند خلاقیت ضروری است.
- انگیزه درونی در مقابل انگیزه بیرونی: پاداش هایی که انگیزه بیرونی ایجاد می کنند (مثل پول یا امتیازات ویژه) خلاقیت را از بین می برند. هنرمندان می گویند که وقتی آنها برای لذت بردن از هنر کار می کنند خیلی مفیدتر و و مولدتر از وقتی هستند که برای پول تولید می کنند.
- ارزیابی بیرونی قابل پیش بینی: اگر هنرمند از پیش بداند یا پیش بینی کند که یک قطعه هنری یا کار هنریش از پیش تایید شده و رتبه گرفته است خلاقیتش کاهش می یابد.
- فشار دوستان: شواهدی وجود دارد که وقتی فشار دوستان یا گروه ها برای همنوا شدن بالا می رود، خلاقیت فرد به طور موقت کاهش می یابد.
- نظارت دیگران: مشاهده شدن توسط دیگران هرچند فرد را به فرایند خلاقیت تشویق کند می تواند خلاقیت فرد را خراب کند.
خلاقیت توسط هنر
هنر تنها راهی است که کودکان می توانند خود را توسط آن ابراز کنند؛ چون هنر قبل از نوشتن یا تفکر انتزاعی رشد می کند. والدین می توانند ببینند که خلاقیت در هنر بوسیله کودکان خیلی آسان ابراز می شود. در زیر بازبینی اندکی درباره مراحل رشد هنری کودکان آورده ایم. بخاطر داشته باشید که این مراحل تنها «خط مشی های کلی» می دهند و یک کودک بنابر فضای عاطفی و ذهنی خودش وارد هر مرحله شده یا آن را ترک می گوید:
- مرحله خط خطی (تقریبا 2 تا 4 سالگی): در این مرحله کودکان علامت هایی را می کشند ولی زمان زیادی را برای تمرین در مهارت های حرکتی شان صرف می کنند.
- ابتدا دایره و بعدها مربع و دیگر شکل های هندسی می کشند. سعی می کنند خلق کرده یا جهان پیرامونشان را بکشند و تمایل دارند که بخش های مختلف نقاشی شان را نام گذاری کنند.
- مرحله پیش طراحی (قبل از پیش دبستانی تا تقریبا 7 سالگی): در این مرحله کودکان اغلب تلاش می کنند آدم یا اشیا را بکشند و تلاششان برای بزرگسالان قابل لمس و شناخت است. آنها از طیف وسیعی از رنگ ها استفاده می کنند. ارتباط های آشکاری میان بخش های مختلف نقاشی شان یافت می شود. به نشانه های تایید معلمان و دوستانشان ارزش می گذارند. به آسانی مأیوس و دلسرد می شوند. بسیار فعال، کوشا، خودمحور و مشتاق به یادگیری هستند. هنوز خیلی خیال پردازند و تمایل به تمرکز روی یک ایده در یک زمان دارند.
- مرحله طراحی: کودکان در این مرحله ویژگی های زیر را دارند:
- کودکان در این مرحله استفاده از نمادها را افزایش می دهند مثل استفاده از قلب برای نشان دادن عشق و استقاده از تاریکی برای بازنمایی شب.
- کمتر خودمحور هستند.
- هنوز درک واقعی از جهان پیرامون ندارند. مثلا آسمان در نقاشی کودکان با زمینه در افق متصل نیست.
- هماهنگی دست و چشم بهتری نشان می دهند و مهارت های حرکتی شان بیشتر می شود.
- توجهی رو به رشد دارند.
- حس شوخ طبعی شان افزایش می یابد.
- به تفکیک جنسیتی می پردازند.
- برای هر فرد یا موضوعی شخصیت های ویژه ای را نقاشی می کنند. مثلا اگر مامان کودک عینک می زند و موهای فرفری دارد کودک این ویژگی ها را در نقاشی اش لحاظ می کند.
- مراحل واقع گرایی (9تا12سالگی): کودکان در این مرحله به شدت از دوستانشان تأثیر می گیرند.
- در نقاشی شان برخی از سمبل ها و جزییات را افزایش می دهند.
- تفاوت های فردی گسترده ای دارند.
بدون دیدگاه